• وبلاگ : ....براي تو
  • يادداشت : براي تو...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + علي زنگنه 

    به پيش روي من تا چشم ياري مي کند درياست

    چراغ ساحل آسودگي ها در افق پيداست

    در اين ساحل که من افتاده ام ، خاموش

    غمم درياست

    دلم تنهاست

    وجودم بسته در زنجير خونين تعلق هاست

    خروش موج ، با من مي کند نجوا

    که هر کس دل به دريا زد

    رهايي يافت

    هر کس دل به دريا زد

    رهايي يافت ...

    مرا آن دل که بر دريا زنم نيست

    ز پا اين بند خونين برکنم نيست

    اميد آن که جان خسته ام را

    به آن ناديده ساحل افکنم نيست